(کاش یکی بود)
(کاش یکی بود)
آنچنان مست توبودم،که ره میخانه فراموشم شد
خیره ماندم به در و جمال زیبای تو درذهن من است
روغنی نذرتوکردم و رفتم به حرم ، ادا کنم ،
غرق درعشق تو بودم ، که تحفه ام یادم رفت
دست بردم که بگیرم دامن حضرت عشق
بین آن کوچه تو را دیدم و هوش سرم بازپرید
هرروز نام تورا برم و عاشق تراز پیش شدم
فاصله بین من تو بود ، به اندازه یک گفت وشنود
بین حرف من تو کاش یکی کاتب بود
کاش میشد که باور بکنی ، حرف دیروز لیلی یادم رفت
محو میشود نور دیده ، زیرقطرات بلور
ابری شد آسمان و قطرات باران یادش رفت
غ..ر..آ..
هر روزنام تورا بردم وعاشق تر ازپیش شدم
فاصله بین من توبود ، به اندازه یک گفت و شنود
بین حرف من تو کاش یکی کاتب بود
کاش میشد که باوربکنی ، حرف دیروزلیلی یادم رفت
محومیشود نوردیده ، زیرقطرات بلور
ابری شداسمان وقطرات باران یادش رفت
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 94/4/1 ] [ 9:11 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]