سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خودم میخوام برم ، خاطراتش نمیزاره...

خودم میخوام برم ،

خاطراتش نمیزاره...

تظاهرمیکنم  رفتم ،

عشق نمیزاره...

 

نمی ترسم ولی عاشق ،

همش دلشوره داره ...

دوروزی بگذره خاطراتش ،

درسرم رژ داره ...

 

به توگفتم که رفتم ،

توراحت باش...

تودورازمنی عشقم ،

راحت باش...

 

نمیاد کس بگیرد جای تو ،

دلشورهایم را ...

چه خوب ازاوشناختم ،

عشقم را...

 

تودراحساس من هستی ،

بیشترازهرروز ...

میخوام با توباشم ،

بیشترازهر روز...

 

غلام اماده رفتن ،

ولی احساس نمیزاره...

بجز او کس ندارد ،

عشق نمیزاره ...

 

غ..ر..آ



[ سه شنبه 95/10/7 ] [ 8:41 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 133
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 343197