سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کجایی که ازگیسوی بلندت ، .. حکایت کنم ..تاعاشقان صلا زنند که با

 

کجایی که ازگیسوی بلندت ،

حکایت کنم

تاعاشقان صلا زنند که بازشود ،

 گره اززلفت...

ای شهرزاد قصه گو ،

 درنگاه توکه مینگرم

چه شیرین ازلبانت وام گرفته اند

ای شیرین ترازشهدعسل

پروانه ها با تردید ،

به ساقه ات می پیچند

لبهایت ازکه آموخته ؟

این رفتارنرم را

که درحریراندیشه ام انداخت

که دربسترخیالم ،

برزُمردین تخت تگیه زنم

ولشکرغم رابانگاهت براندازم

راستی کدامین روزبود !

دخترآفتاب گیسوان تورا بافت

ویا زهره افسونگر،

در دل شب...

سورمه درچشمانت ریخت

رویت به روی گل میماند و

دندانهایت دُرنشان

ازکدام قبیله ایی تو ؟

که درقصرخیالم ، رویایی ؟

که ازعطر گل نور

به آهنگ نسیم می تازی

تامرداب ها را ،

برآشوبی

وبا نغمه پرندگان

آوازگویر ما گردی

وقامت تورا ، غلام ،

درغزلهای جهان تفسیرکند.

غ..ر..آ



[ یکشنبه 95/11/17 ] [ 10:44 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 92
بازدید دیروز: 48
کل بازدیدها: 341864