سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من از ابر وسیل و ، بارانش نترسم ... ازآن چشمان گریان و ، قهرپ

من از ابر وسیل و ،

بارانش نترسم ...

ازآن چشمان گریان و ،

قهرپنهانش ترسم ...

هوای چشمانت ابریست عزیزم ،

من ازغم پنهانش ترسم ...

سیا وتیره گشته ،

آسمان خاطراتم ...

من از زخم زبان ،

این وآن می ترسم ...

عجب صبری خدا دارد ،

وانیهمه عصیان ...

من مخلوق هنوزم ،

ازپس لرزها می ترسم ...

کجاست جنت درآنجاهم ،

غمی هست یا نه ؟ ...

من ازغم اینجا بیزارو ،

از آنجاهم می ترسم ...

غ..ر..آ

 



[ جمعه 99/9/14 ] [ 8:44 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 343084