می نشیندهرشب خواب ، پشت پلک چشمانم و ... رویای ترا در دل دارم
می نشیندهرشب خواب ،
پشت پلک چشمانم و ...
رویای ترا در دل دارم ...
گه نمی خوابم ،
مبادا ...
بگذرد ازیادم ...
عمریست اسیرم ،
به یاد وخیال تو ...
میزندآتش به بنیادم ...
آه مبادا بگذری ازیادم ،
نسیم آورد نفسهایت را و ...
عطرت میرسد به فریادم ...
عجب رنجی دارد این عشق ،
که می آید دردش ...
شبها سراغم ...
غ..ر..آ
[ شنبه 99/11/18 ] [ 3:48 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]