سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازهم دوباره شروع شد ، روضه مادر ... بازهم شروع شد ، اشکهای م

 

بازهم دوباره شروع شد ،

روضه مادر ...

بازهم شروع شد ،

اشکهای مکرر ...

اجازه بده آقا بخوانم ،

ازاتفاق افتاده دم در ...

ازچادرخاکی مادرت ،

ازآتش زدن میخ و در ...

ازفریاد شکستن پهلو ،

ازفشاربرابر دو در ...

آه میرسد به آنجا ،

که نیمه شب ...

بی اختیارگریه میکرد ،

حیدر ...

این قصه نیست حقایق است ؟ ،

ایام غم وخانه داری دختر ...

آن لحظه رسید ،

که ظهرعاشورا ...

برتل بلند آمد ،

شیر دختر ...

غ..ر..آ



[ سه شنبه 100/10/14 ] [ 7:40 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 28
بازدید دیروز: 84
کل بازدیدها: 342877