سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای حضرت مستان ، دل آرامم کن ... بین دوبیت نماز ، صبح آرامم کن

ای حضرت مستان ،

دل آرامم کن ...

بین دوبیت نماز ،

صبح آرامم کن ...

خوش یُوم بود درهررکعت ،

با یارغزل گفتن ...

دل رابه سلام صبح ،

آرام کن ...

غ..ر..آ



[ دوشنبه 99/10/29 ] [ 7:1 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

عشق را باید ، که تفسیر کرد ... بامحبت عشق را ، پیر کرد ...

عشق را باید ،

که تفسیر کرد ...

 

بامحبت عشق را ،

پیر کرد ...

 

ساده وبی ادعا ،

کاش می شد ...

 

تک تک گلبرگ را ،

تفسیر کرد ...

غ..ر..آ



[ پنج شنبه 99/10/25 ] [ 3:53 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

گیسوانت عطرش ، در بادصبا بود ... مجنون شدم لیلا ، دل درپی تو

گیسوانت عطرش ،

در بادصبا بود ...

مجنون شدم لیلا ، 

دل درپی تو زا براه بود ...

ابر شد وبارانی چشمم ،

ازبرق نگاهت ...

برگوکه آن شانه ی بی منت ،

کجا بود؟ ...

حوا توای ،

آدم این قصه من هستم ...

تاریک شد شب اتارم صبا ،

برگو مه من کجا بود ؟ ...

او شانه و ،

من غم بسیار ...

برگوکه آن شانه صبا ،

آخرکجا بود ؟ ...

غ..ر..آ



[ پنج شنبه 99/10/25 ] [ 3:50 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

هنوزم برسرعهد و وفاست ، این دل ...

هنوزم برسرعهد و وفاست ،

این دل ...


اگردل به او داد دل ،

چرا سوخت این دل ؟ ...


جفا کرد بامن او ،

یادشمنم عشق بود ؟ ...


نشد مهرش فراموش و ،

میسوخت دل ...

غ..ر..آ



[ چهارشنبه 99/10/24 ] [ 10:56 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

از دلم برق نگاهت را مگیر ، حسرت شوق دیدار را مگیر ...

از دلم برق نگاهت را مگیر ،

حسرت شوق دیدار را مگیر ...

 

مرغ دل در دام توست ،

راحت بیا وبی دام بگیر ...

 

باده ازپیمانه پراست ساقی ،

دست این دیوانه ازمیخانه گیر ...

 

چه بکارد آید دام ؟،

ماکه در دام بلایم ...

 

ساقی عشق بیا ،

خون از دل ما بگیر ...

غ..ر..آ

 



[ چهارشنبه 99/10/24 ] [ 10:53 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

چون قلم می شتافت ، اندر دفترم ...

 

چون قلم می شتافت ،

اندر دفترم ...

 

تا ازاوگفتم وگفتم عاشقم ،

آه کشید وسوخت دفترم ...

 

شرح وحال وعشق را با بیان ،

میکشید نقش وسوخت دفترم ...

غ..ر..آ



[ چهارشنبه 99/10/24 ] [ 10:39 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

چقدرفال گرفتم آمدنت را ، اما نشد ... کلافه شدم حافظ ، غزلت به

 چقدرفال گرفتم آمدنت را ،

اما نشد ...

کلافه شدم حافظ ،

غزلت به کام ما نشد ...

چقدرعاشقانه بال زدم ،

به شوق دیدنش ...

حتی درآسمان خیالم ،

مهتاب نشد ...

محوخط وخال توشدم ،

تیربوسه ام هدف خال نشد ...

ترا دیدم و ،

حرف دلم گفتم ...

بقدریک مژه زدن گوش ،

دراین جدال نشد ...

غ..ر..آ



[ یکشنبه 99/10/21 ] [ 5:39 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دلبرم ازپَرشال تو ، نفس می بارد ...

دلبرم ازپَرشال تو ،

نفس می بارد ...

 

واز بوی شالت ،

عطرگل یخ می بارد ...

 

وازلب ناز دلبر ،

بوسه به صف ...

 

میدمدعطرکلام صبح ،

ازپَرشال دلبر ...

 

چه قشنگ شد این صبح ،

که نفس می بارد ...

غ..ر..آ



[ شنبه 99/10/20 ] [ 1:20 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

من به خورشید رو زدم ، بیدارشوی ... بایدآن زرباف را ، برتن شو

من به خورشید رو زدم ،

بیدارشوی ...

بایدآن زرباف را ،

برتن شوی ؟ ...

صبح زیبا را ،

توزیبا کرده ای ...

لحن لب را ،

توزیبا کرده ای ...

پرشدازنوای لبت ،

طنین آرام درقلبم ...

بندبندم را ،

توخورشید شو ...

که باگرمای دستانت ،

آرام گیرد قلبم ...

 

غ..ر..آ

صبح زیبا را ،

توزیبا کرده ای ...

لحن لب را ،

توزیبا کرده ای ...

پرشدازنوای لبت ،

طنین آرام درقلبم ...

بندبندم را ،

توخورشید شو ...

که باگرمای دستانت ،

آرام گیرد قلبم ...

غ..ر..آ



[ سه شنبه 99/10/16 ] [ 9:11 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

من رهگذرم ، کوچه بهانه شد است ...

من رهگذرم ،

کوچه بهانه شد است ...

 

دل را چه کنم ،

این گذرگاه بهانه شد است ...

 

هرجا بروم ،

دل به توبستم ...

 

دانم که دانی ؟ ،

گذر کردن بهانه شد است ...

غ..ر..آ

 



[ سه شنبه 99/10/16 ] [ 9:7 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 54
بازدید دیروز: 84
کل بازدیدها: 342903