پيام‌هاي ارسالي

عارفانه هاي يک دوست
04/2/16

+ .. خورشيد من.. . خورشيد من باش ، .طاووس آسمانم... . دلبند شوخ چشمم ، . دلدار خوش زبانم... . معشوق خوش بر روي ، .شاهين آسمانم ... . خطاست اگر نگويم ، .دوستت دارم دوستت دارم ... غ..ر...آ

هما بانو 12:22 صبح

چه اقبال بلندي دارد دلدار خوش زبانت@};-

عارفانه هاي يک دوست
04/2/18

+ ..پري چهري.. .تو آن تُرک پريچهر ه ي و ، که.از ديدارت مستم... .يارب زچه ترکيبي ست او ، . که واعظي وعده به بهشت مي‌داد... .در خانه رُخش ديدم و گفتم ، .يارب هرروز در خانه بهشتم... غ..ر..آ

هما بانو 12:20 صبح

عارفانه هاي يک دوست
03/12/27

+ همدمي و هم ، وصله ي جان مني... گاه گاهي نمي‌فهمند ترا چرا ؟... بدتر از دشمنيم..‌‌. اي عشق پس درد تو چيست ؟.. هم دوست نداري نشکنم... گاهي جدا از مني.... گاهي زمينم مي‌زني... غ..ر..آ

*ترخون بانو* 04/2/11

+ ..هفتاد سين.. .کنار سبز و ، . هفتاد سين سرودم ... . که هفتاد سال گذشت و، . هي دويدم... . نسيم از بند رخت ، . چون عمر گذرکرد... . به تن جامهِ پوشيدم ؟ ، .ولي شاد نکردم! ... . نبودي کنارم مادر وليکن ! ، . ترا درمنظرِ خاطرم مي ستودم... غ..ر..آ متولد 1334/1/15 1404/1/15

mariii 04/2/10

بسيار زيبا

4 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
04/1/23

+ ..اي نسيم.. .اي نسيم گنه از چشمِ ، .سياهش بود که ميدويدم... . که همچون در غبارِ ، . صبح ديدم... .او رميد و من بدنبالش ، .دويدم... .همچو آهوي وحشي ، .زجانم دل بريدم... غ..ر..ر .

mariii 04/2/10

2 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
04/1/26

+ ..مرتع دل.. . اين بار دلم خون شده ، .از دست تو اي دوست... .رفتي سفر و گوش نکردي ، . چرا به دلت دوست ؟ ... .دل جام عتيق است ، .مشکن هي مکن ناز... . نوميد مکن دوست! ، . که عشق فنا کشتني نيست... . ابريست دلم چشمم ، . جعبه‌ي باران... .در مرتع دل مانده هنوز ، .شبنم عطر تواي دوست... غ..ر..آ

mariii 04/2/10

2 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
04/1/29

+ .. عذاب عشق.. .بيا و تو رحم کن ، .بر دوچشمِ گريانم... .بيا پادشاهي کن ، .برمن و دل زارم... . مرا به جهنم افکند ، .عشقت اما ! ... . چگونه بگويم که ، .عذاب عشق را دوست دارم... .بپوش خطايم را ، . به اندازه مادر و کودک... . شماره نکن خطايم ، .گرچه به عذاب سزاوارم... .ترا ميخوانم ؟، . به اميد فضلت... .در شمار گنه مگير مرا! ، . به عشقت گرفتارم... غ..ر..آ

mariii 04/2/10

2 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
04/1/31

+ .. باران عشق.. وقتي که هوا کبود شد ، باران آمد ... روي شاخه‌هاي گل ، اشک باران آمد... اي رهگذر کوچه باغ عاشق‌ها ، بنگر ؟ ... عاشق چه دلگشا ، بي چتر زير باران آمد... اين کوچه آسمانش ، نقره مي‌بارد ... با حضورش عشق ، با نزول فراوان آمد ... غ..ر..آ

mariii 04/2/10

1 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
03/12/30

+ ..بگزار ببينمت.. .بگزار ببينمت هنگام، . گيسو تکاندنت... .بيقرار شوم از عطر تو و ، .خرامان امدنت... .بگذار تماشا کنم ، .نوتر از سالهاي دگر شدي... .اين سال جديد بيقراترم ، .براي گيسو تکاندنت... .گل‌هاي باغچه از آمدند ، بيقرارو جادو شدن... .مثل عاشقي که عاشق شده ، .از خرامان امدنت... غ..ر.. آ

انديشه نگار 04/1/6

2 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
03/12/24

+ .. خانه دوست.. مي‌داني مي‌دانم که باز تو را دارم... مثل هرروز بپرسي که آيا ؟.... مثل ديروز تو را دوست دارم.... مهرباني هنوز پابرجاست! .... مثل ماهي عاشقِ تنگِ آب.... که برايت سرودنها دارم.... عشق عشق است با زر بنويس.... بر لوحي که فلسفه بافي نيست! .... به دور از هرگونه فريب دوستت دارم.... کوچه بي‌نام و نشان راه به جايي نبرد.... من همان خانهٌ دوست را دوست دارم.... غ..ر..آ

عارفانه هاي يک دوست 03/12/27

زيبااا

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} سلام بانو متشکرم از شما که اميد به نوشتم ميدهيد

عارفانه هاي يک دوست
03/12/23

+ ..من همان آدمم.. .. حرفهاي تازه برگو. ، . بر من مجنونِ ديوانه‌ام ... . لحظه ها کوتا و فاصلِه را ، . دم به دم کم مي‌کني.. . سرخي سيب جنت دارد لبت ، .من همان آدمم غ..ر.آ

هما بانو 03/12/24

2 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
03/12/23

+ ..من همان آدمم.. .ميکشم موي سر دلبر را ، .دانه دانه شانه با دلم ... .سربه روي شانه ام بگذار، دلبرم مستانه ام... پس بزن از پيش چشمت ، ابر تيره نازنين... .تا تو برهم مي‌زني پلک ، .ميشوم مستانه و ديوانه‌ام... .خم مکن ا?برو بخند. ، . هر لحظه دل شادم کن... . حرفهاي تازه برگو. ، . بر من مجنونِ ديوانه‌ام ...

امين يگانه 03/12/24

2 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
03/12/23

+ مترسک را دار زدند ، به جرم دوستي با پرنده که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه اي فروخته باشد، راست ميگفتي که اينجا”قحطي عاطفه”هاست ???????????

امين يگانه 03/12/24

1 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
03/11/28

+ نه تو مي ماني و نه اندوه ، و نه هيچ يک از مردم اين آبادي! به حباب نگران لب يک رود قسم، و به کوتاهي آن لحظه ي شادي که گذشت، غصه هم مي گذرد،! آنچناني که فقط خاطره اي خواهد ماند، لحظه ها عريانند . به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز… #سهراب_سپهري ??

.: ام فاطمه :. 03/12/7

اين شعر از کيوان بداغي هست

5 فرد دیگر

عارفانه هاي يک دوست
03/11/26

+ .. دفتر شعرم.. . چه تب آلود است، . امشب دفتر شعرم ... . سرشار از عطش، . عاشقانه ام... .پولکي هاي برف ، مثل ستاره... .ميدرخشد ، روي دفتر شعرم... در آسمان ديده تو جرقه‌اي ، زد و ستاره کاشت در قلبم... .در شيار خواهش‌هاي دل ، .بجا مانده عطر گل شب بو... . که مي‌کشيد قلم عشق را ، برپيکر کاغذ سفيد دفترم ... غ..ر..آ

*ترخون بانو* 03/12/2