پيامهاي ارسالي
+
..خط چشم..
گرچه نا خواناست،
خواندن خط چشم ...
خوب ميدانم که ميخواني ،
راز چشم ...
هرکه را ديدم گرفتار ،
سيه چشمي شده...
در جواب چشم تو حرفي ندارد دل ،
جز بگويد چشم چشم...
راست ميگويي ،
اما لبت هيچ سخن نگفت ؟...
واي ازاين چشم دلها خون کرد و ،
خون ميبارد از چشم...
نامهي بنوشته با اشک ديدايي ؟،
خط پايانش امضاي اشک...
اين عاشقانِترين نامه است ،
جوهرش اشک و قلم در دست چشم...
غ..ر..آ
هما بانو
04/4/18
+
.. خورده مگير ..
خورده مگير برمن اي دل ،
که دلم رِيش گشته پيش رقيب...
نه خواب و خوراک دارم و ،
نه به خواب ميبينم حبيب...
از کهِ شکايت کنم و کدام غم ،
درخيالم نميگنجد بيا اي طبيب...
بيمار عشقم و درد دل بسيار ،
مرا مجال صحبت بده اي حبيب....
غ..ر..آ
انديشه نگار
04/4/6
+
..پري چهري..
.تو آن تُرک پريچهر ه ي و ،
که.از ديدارت مستم...
.يارب زچه ترکيبي ست او ،
. که واعظي وعده به بهشت ميداد...
.در خانه رُخش ديدم و گفتم ،
.يارب هرروز در خانه بهشتم...
غ..ر..آ
انديشه نگار
04/3/5
+
.. خورشيد من..
. خورشيد من باش ،
.طاووس آسمانم...
. دلبند شوخ چشمم ،
. دلدار خوش زبانم...
. معشوق خوش بر روي ،
.شاهين آسمانم ...
. خطاست اگر نگويم ،
.دوستت دارم دوستت دارم ...
غ..ر...آ
انديشه نگار
04/3/5
+
همدمي و هم ،
وصله ي جان مني...
گاه گاهي نميفهمند ترا چرا ؟...
بدتر از دشمنيم...
اي عشق پس درد تو چيست ؟..
هم دوست نداري نشکنم...
گاهي جدا از مني....
گاهي زمينم ميزني...
غ..ر..آ
*ترخون بانو*
04/2/11
+
..مرتع دل..
. اين بار دلم خون شده ،
.از دست تو اي دوست...
.رفتي سفر و گوش نکردي ،
. چرا به دلت دوست ؟ ...
.دل جام عتيق است ،
.مشکن هي مکن ناز...
. نوميد مکن دوست! ،
. که عشق فنا کشتني نيست...
. ابريست دلم چشمم ،
. جعبهي باران...
.در مرتع دل مانده هنوز ،
.شبنم عطر تواي دوست...
غ..ر..آ
mariii
04/2/10
+
.. عذاب عشق..
.بيا و تو رحم کن ،
.بر دوچشمِ گريانم...
.بيا پادشاهي کن ،
.برمن و دل زارم...
. مرا به جهنم افکند ،
.عشقت اما ! ...
. چگونه بگويم که ،
.عذاب عشق را دوست دارم...
.بپوش خطايم را ،
. به اندازه مادر و کودک...
. شماره نکن خطايم ،
.گرچه به عذاب سزاوارم...
.ترا ميخوانم ؟،
. به اميد فضلت...
.در شمار گنه مگير مرا! ،
. به عشقت گرفتارم...
غ..ر..آ
mariii
04/2/10

+
..بگزار ببينمت..
.بگزار ببينمت هنگام،
. گيسو تکاندنت...
.بيقرار شوم از عطر تو و ،
.خرامان امدنت...
.بگذار تماشا کنم ،
.نوتر از سالهاي دگر شدي...
.اين سال جديد بيقراترم ،
.براي گيسو تکاندنت...
.گلهاي باغچه از آمدند ،
بيقرارو جادو شدن...
.مثل عاشقي که عاشق شده ،
.از خرامان امدنت...
غ..ر.. آ
انديشه نگار
04/1/6
+
.. خانه دوست..
ميداني ميدانم که باز تو را دارم...
مثل هرروز بپرسي که آيا ؟....
مثل ديروز تو را دوست دارم....
مهرباني هنوز پابرجاست! ....
مثل ماهي عاشقِ تنگِ آب....
که برايت سرودنها دارم....
عشق عشق است با زر بنويس....
بر لوحي که فلسفه بافي نيست! ....
به دور از هرگونه فريب دوستت دارم....
کوچه بينام و نشان راه به جايي نبرد....
من همان خانهٌ دوست را دوست دارم....
غ..ر..آ
عارفانه هاي يک دوست
03/12/27
