پيام
||عليرضا خان||
99/9/6
انديشه نگار
@};-
* راوندي *
با اجازه جناب رمضاني :) مست چشمانت شدم ، اي يار جريانش چه بود ... جنبه اش دارم ولي ! ... اين درد درمانش چه بود ... دال بديد لطفاً :D
عارفانه هاي يک دوست
{a h=ravandi} راوندي {/a} متشکرم شما استاد بندهستيد نه تنها خوشحال ميشم افتخار ميکنم درکنار شما عزيزان هستم ازهمراهي شما ممنونم @};-
عارفانه هاي يک دوست
{a h=ravandi} راوندي {/a} من فقط در حسرت عشق توبودم ، ازبهشت راندن چه بود ....اينه دال استاد :):)
* راوندي *
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} اختيار داريد وظيفه همه هنرمندان کشور است که در خدمت جميع مردم باشند حالا چگونه است که پشت هزار تا پرده خود را مخفي ميکنند ، بماند :) اما بنده خود را کوچک مردم آگاه ايران ميدانم و با تمام توان در خدمت هستم @};-
* راوندي *
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} اين بيت شما چنان عميق است که مشاعره را از خاطرم برد ...