مستانه توراخوانم
(مستانه تورا خوانم)
پروانه نرقص گردم ، من سوخته ی عشقم (Q)
افسون نگاه گشتم درعشق فنا گشتم ،
گفتم نرقص گردم ، لبخند زدی و رفتی !
بتخانه نشستم یار ، کوباده وپیمانه
حالم نپرسیدی ، غافل مشو ای ساقی
لب زکرتورا دارد مایوس نخواهم شد
مقصودم از بتخانه ، دریابی مرا جانا
مقصد یکی باشد ، مستانه تورا خوانم
[ یادداشت ثابت - دوشنبه 93/12/5 ] [ 11:7 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]