شرابی خورده ام ساقی، بنازم دلربای من
سلام دوستان گلم سال نومبارک لطفاً نظر
خودرا بنویسید متشکرم
شرابی خورده ام ساقی ، بنازم دلربای من
نمی دانم که من مستم ، ویا این واژه ها مستند
عجب شوریده حالم من ، قیامت کرد این مستی
زمین ایا که میچرخد ، ویا من مست مى هستم که میچرخم؟!
عجب شوریده حال کشتم ، قلم هم در درون دست میچرخد!
بنازم فرق این مستی ، که هم ، هشیار وهم مستم
ببین ای دلربای من ، که هرمستی ،ز مستى نیست
تورویاوغزلهایم ، تو هم از دید من مستی
درون شعرمن ،دلربایى وبهشت وجنتم کشتی
به سازشعرمن امشب ، قلندر وار میرقصی
تقلب می کنم امشب ، ویا اینکه شدم تردست
به اسم .القَلمِ وَ ماَ یَسطٌرُونَ گفتی: قلم چسبید بردستم؟!!
ghlamreza ramazani aghdash
[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 93/12/29 ] [ 9:17 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]