سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوس کردم ببینم ، نم نم باران را ... روی گیسویت ... درپائیز ..

هوس کردم ببینم ،

نم نم باران را ...

روی گیسویت ...

درپائیز ...

بگیرد دم نفسهایم ...

ازعطرگیسویت ...

درپائیز ...

چه بی صبرانه میخواهم ...

ببیند دیگانم گیسوانت را ...

خیس ...

زیرنم نم باران ...

درپائیز ...

غ..ر..آ



[ جمعه 100/8/28 ] [ 11:26 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

این دل دیوانه مرا ، به مسلخ جنون کشید ... درپس کوچه ها ی عاشقی

این دل دیوانه مرا ،

به مسلخ جنون کشید ...

درپس کوچه ها ی عاشقی ،

دلم را شبانه به خون کشید ...

ای آسمانِ ستاره ها ،

عشق مرابه دام کشید ...

رها شدم ازتپشهای ،

گنگ ! ...

زین حصارمرا ،

بیرون کشید ...

به پاس حرمت ،

عاشقیها ...

به دشت شقایق

عشق رنگ خون کشید ...

غ..ر..آ



[ جمعه 100/8/28 ] [ 11:2 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

به قصّد دلبری چرخید ، دامن چین دارت؟ ...

به قصّد دلبری چرخید ،

دامن چین دارت؟ ...


باهرچرخی میچرخد ،

چترموهایت ...


باهرشعر می خوانی ،

غزل برای دلبریهایت ...


چه شیرین میشود لهجه ات ،

وقتی می خندد لبهایت ...

غ..ر..آ



[ شنبه 100/8/22 ] [ 11:30 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

آمدی اما دل آشوب شدم ، با کرشمه ای مطلوب شدم ... ابتدا باخنده

آمدی اما دل آشوب شدم ،

باکرشمه ای مطلوب شدم ...

ابتدا باخنده ای آرام  ،

رد شدم ...

عاقبت مغلوب آن ،

چشم اهورایی شدم ...

یک نفس آمد هوایم ،

مه هالوده شد ...

واژه ها درگلویم ،

اوکسیده شد ...

لحظه هایکه آرام ،

خفته بود ...

آمد او وتبسم ،

ازلبم ربوده شد ...

آمد ویرانه کرد ،

قلب مرا ...

آه نمیدانم چه کرد ،

مغلوب شد ...

غ..ر..آ



[ جمعه 100/8/14 ] [ 4:10 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

عاشقت هستم و ، هرلحظه یادت میکنم ...

عاشقت هستم و ،

هرلحظه یادت میکنم ...

گرحضورش نیست ولی ،

او راعبادت میکنم ...

نارفیقان تا به کی سنگ ،

به دلها میزنند ...

هرچه باشد روز وشب ،

باعشق او بیعت میکنم ...

هیچ فراقی نسیت مرا ،

بجز جبرروزگار ...

پای عشقش ایستاده ایم و ،

عاقبت سویش رجعت میکنم ...

وقتی نامش میپیچد ،

درهوای خانه ام ...

درحیاط ذهنم ،

با اوصحبت میکنم ...

عاشقت هستم و ،

هرلحظه یادت میکنم ...

غ..ر..آ



[ شنبه 100/8/8 ] [ 12:4 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

کوه صبربودم ، توآتشفشانم کردی ...

کوه صبربودم ،

توآتشفشانم کردی ...

درسکوتی آرام ،

فریادم کردی ...

گرچه یوسف نبودم ،

کودک دل را موسی کردی ...

مثل موم نرم و اما ،

باعشق آمد ورامم کردی ...

جنس فولادبودم .استوار ،

بانگاهی درنگاهت آبم کردی ...

غ..ر.آ



[ یکشنبه 100/8/2 ] [ 8:16 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 93
بازدید دیروز: 376
کل بازدیدها: 344033