سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ازدست تو مِی خوردم و ، افسون توگشتم

ازدست تو مِی خوردم و ،

افسون توگشتم

پیمان توبردم و ،

باده نشکستم

هرفتنه توکردی ،

باچشم سیاهت

کُشتم هوسم را و پای ،

تو نشستم

آنشب که تو چون شانه ،

برزلف کشیدی

دل بردی و بند دلم را ،

بریدی

آنشب که آن قاب نگاهت ،

راز دل ما خواند

دل بردی غلام هم ،

غزلی خواند

غ..ر..آ

 

 

 

 



[ شنبه 97/8/26 ] [ 3:39 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

با توتنها خوش است این دلم ، ای همه کس

با توتنها خوش است این دلم ،

ای همه کس

ناکسان رفتن و ،

توماندی همه کس

گرخزان دید و درخت ،

برگ بریخت زیرپای

من به امید بهار توماندم ،

همه کس

گرکشیدن همه برگها را رنگ ،

زآن خون دل ما

زین گزرکرده چراغان غلام ،

یار بیا

رفع شود پریشانی عشاق ،

زآن همه درد

دل به آن سلسله زلف تو بستن ،

بیا

گرچه هر روز رود خورشید ،

از سرکوه

بسرزلف توبستن نور ،

خورشید عالم بیا

غ..ر..آ



[ جمعه 97/8/18 ] [ 5:53 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

آسمان امشب ازجلوه ، مهتاب روشن ... درخیال توام وخواب ، میگریزد

 

آسمان امشب ازجلوه ،

مهتاب روشن

درخیال توام وخواب ،

میگریزد ازمن

می نهم گوش به دنبال ،

نغمه های باد

رقصه وحشی برگهای ،

پائیز درباد

دربلورلطیف آوای باد و ،

برگه ونیزار

می رقصید ماه در ،

لابه لای نیزار

بازنسیم نفسهایش ،

گونه ام را بوسه زد

به غزلهای عطر نسیم ،

بوسه زد

می شکفت هاله راز ،

درشعرغلام

پنجه برچنگ غلام و ،

لب کشاید بسرود

غ..ر..آ



[ یکشنبه 97/8/13 ] [ 10:15 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

گنه کردم مگردرخلوتت ، گریه کرد ؟ .... درآن خلوتگه خوب دانی ، چ

 

گنه کردم مگردرخلوتت ،

گریه کرد ؟

درآن خلوتگه خوب دانی ،

چه کردم

درآن تاریکی خاموش ،

با مهگل

چه رازهای ناگفته:راگفتم ،

به مهگل

تنین لبهایش ،

خاموش خاموش

فراگوش میدادغزلهایم را ،

گوش

تورا میخوانم ای ،

عاشق مست

تورا میخواند این ،

دیوانه ی. مست

شراب سرخ لبهایت ،

شعله افروخت

شرربرسینه انداخت و ،

مستانه میسوخت

قلم چرخید وچرخید ،

با دلم ناله میکرد

غلام درخلوتش ،

گریه میکرد

غ..ر..آ



[ شنبه 97/8/5 ] [ 2:55 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 75
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 341543