ای خمارِ.چشم تو ، کرده خمار چشم مرا ...
ای خمارِ.چشم تو ،
کرده خمار چشم مرا ...
درقمار باچشم تو ،
باخت با دل ما ...
غ..ر..آ
[ جمعه 00/11/29 ] [ 11:3 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]
ای خمارِ.چشم تو ،
کرده خمار چشم مرا ...
درقمار باچشم تو ،
باخت با دل ما ...
غ..ر..آ
از درآمد با رُخی ،
خورشید وار ...
مه من رُخ نمود ،
ازکوهسار ...
بدرخشید زلفِ ،
پیچ درشکنش ...
سرمه شب روبود ،
خواب ازچشم خمار ...
غ..ر..آ
غزل و درد دلم را ،
با نای شبان گویم ...
گرکنی زلف پریشان ،
ازحالِ پریشان گویم ...
دل دیوانه به زنجیر ،
کشیدی اما ! ...
شرح حالِ دل را ،
شب هجران گویم ...
عطرریحان توایی ،
گل کوی بهاران توایی ...
گلبوی بهاران ؟،
ازتوشب هجران گویم ...
غ..ر..آ
بیا به جرم عشقی ،
مرا داربزن ...
شاید گناه است عشق ،
بیا مرا داربزن ...
اگروفا به عهدنکردم ،
نزن انارسنگ بزن ...
عشق درد مشترکیست ،
بین تو ومن وما ! ...
میان هوارعشق ،
برای دلت تاربزن ...
نشسته است دلم کنار پنچره ،
بیا وپرده راکناربزن ...
غ..ر..آ