این چشم دل انگیزتو ،
رسوام کرد
ماهتاب .سیه زلف تو ،
شیدایم کرد
فریاد نزدم ،
عربده هرگزنکشیدم
زجیربه پای دل شیدا ،
توکردی
کم فتنه کن و ،
فتانه ی من باش
باگوشه چشمت نظرکن ،
که چه کردی
سرزنده به عشق توام و ،
هوس نیست
میخانه نشین و ،
مستم توکردی
می خورده غلام ،
ازآن چشم دل انگیز
مستم ازاین جام و ،
مستم توکردی
غ..ر..آ
[ یکشنبه 96/11/29 ] [ 1:59 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]
به هرکوی که رفتم نشان ،
ازدلبرم بود
شگفتا هرکجا رفتم ،
رخ لیلی دربرم بود
به هرمجلس نشستم ،
نشستی پابه پایم
گزیدم کُنجی خلوت ،
توهم بودی به پایم
به صحرا پرکشیدم ،
نسیم راه گشتی
به هردست تنگی دنیا ،
حبیبم می گشتی
تورادیدم به هرباغ و ،
آواز بلبل
توبودی نفسهای غلام و ،
رویدن گل
غ..ر..آ
[ دوشنبه 96/11/16 ] [ 9:7 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]
هزارهزارکسمی و ،
نفسهایم تویی
برای هرشروع و ،
پایانم تویی
عمرگذرنمیکند ،
باتو بهارم بهار
خزانم معناندارد ،
چونکه کنارم تویی
چشم دلم بغیرتو ،
راه نمی بینددگر
دراین سرای دل ،
شاه شاهان تویی
زود گذراست لحظه ها ،
همچوشهاب برزمین
بخندای فرشته ام ،
نسترن. گل تویی
چه باک مرا زآن همه ،
تیغ به کف درجهان
مرا امیداست هزار ،
یاس سفیدم تویی
تورا تمنا کنم ،
عطرگل یاسمن
دلبرشیرن سخن ،
یارغلام تویی
غ..ر..آ
[ چهارشنبه 96/11/4 ] [ 10:4 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]