سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بده آن دوات وقلم ، تا واژهارا بزک کنم بکشم خط سیا وک


بده آن دوات وقلم ، تا واژهارا بزک کنم

بکشم خط سیا وکاغذ سفید ، را بزک کنم

 

شب رابه سیا قلمم درانتظارصبح سحرکنم

برجان تشنه دفترشعرم خدا را ، رصد کنم

 

سرمست وعاشقانه میشود ازشب گذرکرد

بشکنم قفسها را باکوله باری از نور سفرکرد

 

بیرون آیم ازخود و ، مرد خدا شوم

بشکنم قفس و ، پنهان درنور خدا شوم

 

آزاد از دام نفس و ، ازقفسِ رها شود

به انتظارعف غلام ، شب را سحرکند!

غ..ر..آ



[ پنج شنبه 95/4/31 ] [ 9:53 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

هنوزباورش سخته عزیزان ......که دیگه رفیقا مو نبینم

هنوزباورش سخته عزیزان

 که دیگه رفیقا مو نبینم

 

تحمل کنم آن همه خاطرات و

توالبوم عکس ها را وببینم

 

می فهمم که جاوید ، ماندن همیشه

 برام خیلی سخته که اینجا بشینم

 

یه وقتایی دوست دارم یک لحضه

توخوابم شما را ببینم

 

به آخررسیده صبوری رفیقان

من اینجا زخمی و تنها بمانم

 

یه دنیا درد وحسرت ، روقلبم

چقدرسخته این حقیقت ومیبینم

 

همان روزگاری که پائیزوسرما ست

توفصلی که شاید به آخررسید

 

چه سخته یه دنیا شکست و، تحمل

شهیدان ، غلام را شکسته ببیند

 

غ..ر..آ



[ پنج شنبه 95/4/24 ] [ 7:40 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دل به رویت بسته ام دنیا ، چقدرخسته ام گرچه این روزم به

دل به رویت بسته ام دنیا ، چقدرخسته ام

گرچه این روزم به روزها ی دگردلبسته ام

 

چشم زیبایت به رویم بسته ایی ، رخساره باز

دلفیربی میکنی ، با صد نیرنگ و نیاز

 

اینهمه نخوت و آشوب ، روا داشتی به ما

تو شماتت میکنی زین کارخود ، باز به ما

 

شب قدربود همه شب ، خفته و هشیارنشدیم

شب قدراست بیا ، شب بیداری که بیدارشویم

 

مست مِیخانه  شویم و زین. مِی ، گرفتارشویم

خمرِ این خانه خوریم و، دراین خانه بیمارشویم

 

این مهم نیست غلام ، کشتی دل غرقه کدامین کل است

این مهم را به فهمی که علی ازسرشت کدامین گل است

 

غ..ر..آ



[ سه شنبه 95/4/8 ] [ 9:44 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 83
بازدید دیروز: 82
کل بازدیدها: 363593