.سْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
.سْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
دل رازدم به دریا
با یک غریوامید
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا ?1?
سوگند به مادیانها
برق می جهید ازسنگها
فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا ?2?
آتش زدند به سنگها
زیرسم اسبها
فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا ?3?
هجوم صبحگاهان
سواران ، با اسبها
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ?4?
گرد سم اسبها
طوفان کرده برپا
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ?5?
تاختند به قلب دشمن
آن ناکسان دین را
إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ?6?
آنانکه ناسپاسند
نسبت به رب دنیا
وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ ?7?
نیگو گواه کردند
خود را دراین دنیا
وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ ?8?
سخت شیفته چون قارون
جسبیداند به دنیا
َفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ ?9?
مگرندیداند گور
خاک زیر ، پا ها
وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ ?10?
درسینه فاش خواهد شد
راز نهفته در آنجا
غ..د..آ