سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دخترک و شمر=

(عاشورا در حسینیه)

همه درحسینه گرد هم آمده بودیم ،گردا گرد محوط حسینه پر از عزاداران امام حسین(ع) بود تعزیه خوانی شروع شد .

همه غرقه واقع عاشورا شده بودیم امام حسین در حال جنگیدن بود . امام که به زمین افتاد دخترکی با یک قمقمه آب وارد میدان شد .

امام به روی زمین افتاده بود . من در فکر بودم که چه اتفاقی افتاده این خارج از برنامه واقعه عاشورا است ؟

دخترک آب را به لب خشک شد امام رساند ،

وبلند شد رو به شمر کرد و درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده  بود گفت : پدر دیگر تورا دوست ندارم .

واشک درچشمان همه حلقه زد وصدای گریه همه بلند شد .

وآنگاه بود که مردم واقع عاشورا را از آن کودک بهتر آموختند،



[ یادداشت ثابت - سه شنبه 93/8/7 ] [ 9:5 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 371875