آن بر تر آمد
آن برتر آمد
باطنین صدایش شکست ، آیینه فضا را
وکهکشان تنهایی وظلمت را درهم شکست.
شهاب نگاهش پرده سیاهی را درید
وغبار از نور ، نقطه ایی را نشانه رفت .
مکه...!
و ریگستان خاموشی را شکست.
ولالایی اندوه فرو ریخت
تراوش روشن نگاهش
با زمزمه ی سبزالله آمیخت .
از تلاوت لب هایش ، شد جرقه امید
در ته چشمانش شب فروریخت
ومن
در شکوه تماشا ، صدای خورشید بودم
محمد (ص) آمد آن برترآمد
[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/10/18 ] [ 11:21 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]