(کاش یکی بود+2)
(کاش یکی بود+2)
آنچنان مست توبودم ، که ره میخانه فراموشم شد
خیره ماندم به در وجمال زیبای تودرذهن من است
غرقِ درفکرتوبودم ، رفتم به حرم دعاکنم
روغنی نذرتوکردم ، به حرم ادا کنم
غرق درعشق توبودم وکمال زیبای دوست
دست بردم که بگیرم دامن حضرت عشق
تحفه ایی ، نذرتو بود و یادم رفت
بین آن کوچه تورا دیدم وهوش سرم ، بازپرید
هر روزنام تورا بردم به درگاه حضرت عشق
فاصله بین من توبود ، به اندازه یک گفت وشنود
بین حرف من تو کاش یکی کاتب بود
کاش میشد که باوربکنی ، حرف دیروزلیلی یادم رفت
محومیشود نوردیده ، زیرقطرات بلور
ابری شد آسمان و، قطرات باران یادش رفت
غ..ر..آ..
[ جمعه 94/4/5 ] [ 2:25 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]