( حس رضایت می کنی)
( حس رضایت می کنی)
فال حافظ را گرفتم ، عقده ی دل بازنشد
این دل دیوانه هم ، با سرکتاب راضی نشد
راز دل را درپی سجدها ، با خدا باز کنم
دست ودل تنها به سویش ، با دعا باز کنم
یک شب از پنجره ، دستم راخواهد گرفت
این همان دستی است ، که شبها بالا می گرفت
بغض دل ترگید و پس ، آغوش یار کجا است
قصه ی شهرزاد نبود ، وعده های یارکجا است
می نشینی ای(غلام) حس رضایت میکنی
شعرزیبا را تو ، همرنگ خدایت می کنی
غ..ر..آ
[ جمعه 94/8/8 ] [ 11:5 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]