(اجازه ای سروبلند )
(اجازه ای سروبلند )
شکسته دلم و، ولی هنوزچشم به راهم
درظلمتم ولی ، درانتظار رخسارماهم
سپید گشته موهایم و، دردی جزانتظارنیست
گرتوپذیری مرا ، دل را دیگر قرارنیست
ازپس آن پرده برون آ، رمیده را هیم
چون اشک یتیمان ، دوید به راهم
بیا که جزتوکس ، سزاواراین تاج نیست
جهان با ولایت تو ، جای خاروخس نیست
نام حک شده ات را ، به کهکشان باید دید
جمال چون تورا ، به چشم اختران باید دید
به روی چو من ، دریغ مدارطلعت ماهت
در انتظار می میرم ، فدای . رخ ماهت
چه دل خوش بودم ، گاه گاهی به خواب
تودر باغ بودی و ، من فتاده به خاک
اجازه ای سرو بلند ، که دست درازکنم
به پیشگاه شاه ، غلام راز و نیازکند
غ..ر..آ
[ جمعه 94/10/18 ] [ 9:24 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]