شب ازنیمه گذاشت وخواب ندارم بدون خندهایت ، گل تاب ندارم
شب ازنیمه گذاشت وخواب ندارم
بدون خندهایت ، گل تاب ندارم
درون خواب وریایم ، شیرین ترازخواب
به قهربا ما شدی و خواب ندارم
من این باورندارم دورم ازعشق
کنارم هستی و می تابد این عشق
چه بی تاب است این کودک بالغ امشب
به عطرپیراهنی ، می خوابد امشب
به دستای که دوراز دامنت نیست
به غیرازتو غلام را باوری نیست
شب ازنیمه گذاشت و خواب ندارم
بدون خندهایت تاب ندارم
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 95/5/7 ] [ 9:53 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]