زیاد تورفت عهد و ، دل شکستی .... باورنیست مرا ، زچه روی رفتی ؟
زیاد تورفت عهد و ، دل شکستی
باورنیست مرا ، زچه روی رفتی ؟
غریوگریه گشتم و ، طاقتم نیست
چه گویم که مرا ، همصحبتی نیست
بهارآمد درهوای نسیم تو
بیاکه بهاربدون گل ، بهارنیست
من ازخود گستم و ، توازخدای عشق
بحال خود نظری کن ، خدایی هست
زخوان و آز و هوس برنخاست غلام
بیاکه درامید بهار ، زمستان نیست
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 95/12/5 ] [ 9:41 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]