سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می رانم درسکوت سینه ، خشم را ... نغمه های سرد باد و ، سخره ها

 

می رانم درسکوت سینه ، خشم را

نغمه های سرد باد و ، صخره ها

 

زیراین طاق نمناک چشم

میشوند درهم ، با سایه ها

 

نغمه هایی که اسرار دلند

تلخ اما. درسینه جا خوش کرداند

 

بحرچه ازما گریزانی ، یار چرا ؟

پای ما لغزید ه ، درشیب راه ؟

 

درغبارشوم مهتاب ، میترسم چرا ؟

شب ازاین رویای خواب ، میترسم چرا ؟

 

درسکوت خاک عطرآگین شب

ناشکیبا ازسایه ها میگریزم چرا ؟

 

همچوگلهایی که مستند ، ازشبنم

ما زاین مستی گریزانیم چرا ؟

 

سرد وسنگین میرویم آخر ، روی دوش

کی بگیرد غلام ، جام ازمی فروش

 

غ..ر..آ

 

 



[ شنبه 95/12/7 ] [ 8:36 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 164
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 343228