رفیقانم چوقویی ، سبک بال رفتن .... به دشت شقایق ، زدند و رفتن
رفیقانم چوقویی ، سبک بال رفتن
به دشت شقایق ، زدند و رفتن
چوخورشید دورازساحل
همی سرمست وخوشحال ، رفتن
مرا برسینه ی موج ، به ساحل
رهاکردند و ، پاورچین رفتن
چوفریاد زدم در ره باد
ولی سرمست رقصان رفتن
مگربا ما سریاری نداشتید ؟
غلام خسته را ، تنها گذاشتید
غ..ر..آ
[ سه شنبه 96/1/1 ] [ 7:6 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]