درسینه دل دیوانه ، کس دارد .... ازپیشم مروهزار ، هوس دارد
درسینه دل دیوانه ، کس دارد
ازپیشم مروهزار ، هوس دارد
شایدکه مرا به خلوت ، بیگانه کشد
ناپاک شوم و دل ، به بیراه رود
بازمست شراب ، بوسه هایت کن
سرخوش به کلام ، لبانت کن
چشمان توهزار ، رمز و راز دارد
پیمانه مگیرساقی ، که دل سازدارد
برپرتوی مهتاب ، بسازدعشق ساز
برچتر سعادت ببارد ، باران ناز
چون کنارغلام بودی ، تبه نگشتم
نرفتم ازدست و ، غرق گنه نگشتم
غ..ر..آ
[ دوشنبه 96/3/1 ] [ 11:22 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]