سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقت خزانم بیا و ، تازه کن دیدار ... که هنگام آن رسید وبیا ، تا

وقت خزانم بیا و ،

تازه کن دیدار

که هنگام آن رسید وبیا ،

تازه کن دیدار

به صدای پای غریبه گمان کردم ،

که تویی

زبس تپید دلم وگمان کرد ،

آن غریبه تویی

بیا که دانه چید خورشید ،

وقت سحر

به وقت خوشه پروین بیا ،

که خوشم تویی

مرامکن از این بیش دلگیر ،

که خزانم

دلم شکسته و ،

اُمید دل غلام تویی

به گردپای توخوشم ،

که برسرم بنشیند

هنگام خزانم بیاید و ،

بالای سرم بنشیند

 

 

غ..ر..آ



[ جمعه 96/10/15 ] [ 10:5 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 104
بازدید دیروز: 82
کل بازدیدها: 363614