دوست میدارم تو را ، پنهان چرا پنهان چرا ؟ .... پیش همه رسوایم و
دوست میدارم تو را ،
پنهان چرا پنهان چرا ؟
پیش همه رسوایم و ،
انکار چرا انکار چرا ؟
عشق گریبانم گرفت و ،
جام مستی سرکشید
ازغم رسوا شدن ،
سردرگریبانم چرا ؟
بند زرین عشق پای دلم را ،
بسته وپرکشید
دردلم موج میزند عشقش ،
سیه کاری چرا ؟
گرچه درسیمای خندانم ،
غمی پنهان شد
زیرچترنسترن هستم و ،
غم چرا ؟
حلقه برانگوشت کنم ،
رسوا شود سِرِعشق
این غلام ومستی و ،
پنهانش آخرچرا ؟
گه زاو دور وآشفته حال ،
کفران میکنم
تاکه میبینم دامنکشان را ،
دست وپاکٌم میکنم
تا به مژگانم. اشک شوق ،
نقره افشان میشود
با نگاه کهربایش ،
این دل آرام مییکنم
غ..ر..آ
[ چهارشنبه 96/10/20 ] [ 7:54 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]