این چشم دل انگیزتو ، رسوام کرد .. ماهتاب .سیه زلف تو ، شیدایم
این چشم دل انگیزتو ،
رسوام کرد
ماهتاب .سیه زلف تو ،
شیدایم کرد
فریاد نزدم ،
عربده هرگزنکشیدم
زجیربه پای دل شیدا ،
توکردی
کم فتنه کن و ،
فتانه ی من باش
باگوشه چشمت نظرکن ،
که چه کردی
سرزنده به عشق توام و ،
هوس نیست
میخانه نشین و ،
مستم توکردی
می خورده غلام ،
ازآن چشم دل انگیز
مستم ازاین جام و ،
مستم توکردی
غ..ر..آ
[ یکشنبه 96/11/29 ] [ 1:59 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]