آن رخش پریوش بیارد عشقم شده ازمن ، فراری .... ثابت قدم و ، به
آن رخش پریوش بیارید
عشقم شده ازمن ،
فراری
ثابت قدم و ،
به پایش ماندم
توخوب منی و ،
خوبترآری
بی تو میرسم ،
به گریه هرشب
ازحاله پریشم ،
خبرتوداری ؟
حرف توبرایم ،
حجت
من غیرتو کس ،
ندارم ندارم
این سینه دم از ،
نفسهای تودارد
ازپیش من هرگزنرو،
نمی گذارم
دل میبری ازغلام مگر ،
وفانداری
ای بی وفا بگو ،
کی قصد آمدن داری ؟
غ..ر..آ
[ جمعه 97/1/3 ] [ 3:29 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]