دست مرا بیا بگیر ، آغوش برات بازمیکنم .... بیا نوازشم بکن ، من
دست مرا بیا بگیر ،
آغوش برات بازمیکنم
بیا نوازشم بکن ،
منهم تورا نازمیکنم
دلگیرم ازاین شبا ،
بیا شب وازمن بگیر
یک نشان دارم زتو ،
این نشانم ونگیر
نمیره ازسرم بیرون ،
چونکه دلت پیش منه
عشق ومیگن دیوانگی است ،
ازاین جنون من بدترم
دل من وخالی نکن ،
خسته ازاین دلتنگیم
تقاص عشق توچیه ،
بگوبها شوبدم
واسه به عشقم برسم ،
به هرکویی سرمیزنم
بازم نیامد سرعقل ،
آخ. این دل دربدرم
چشم انتظارتم ومن ،
جونم و واسط دادم
به پات میشینم وببین ،
ازپا نیفتادم بیا ؟
ببین چه سخت بی کسی ،
پشتم و خالی نکن ؟
حس کن عضابم نده ،
دل غلام وخالی نکن
غ..ر..آ
[ چهارشنبه 97/1/15 ] [ 8:55 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]