لحظه ای آرام ندارم ، تا که تو همراه من شی ... میرودغمها زیادم ،
لحظه ای آرام ندارم ،
تا که تو همراه من شی
میرودغمها زیادم ،
تا که هم پیمانه ام شی
پربگیرم درهوایت ،
طوطیای چشم مستم
گرشدم اسیر کویت ،
من همان دیوانه هستم
گرکه باشی یانباشی ،
منتظرمی مانمت دوست
عاشقانه می سرایم ،
مهربانم دوست
امتحانم کردی و ،
پس دادم این درس
مستم ازشراب چشمت ،
رد نکن. غلام زاین درس
وقتی خوبی چه شادم ،
عشق را تو دادی یادم
وصلت هستم تا توهستی ،
عاشقانه درصف هستم
غ..ر..آ
[ چهارشنبه 97/3/23 ] [ 2:5 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]