من مست دیدار تو و ، تونقره افشان می کنی
من مست دیدار تو و ،
تونقره افشان می کنی
من مست دیدارتو و ،
مرا پریشان می کنی
من مست دیدار تو و ،
مرا تو حیران کردی
چشمان بیمار مرا ،
تودرمان کردی
هرجا که نشستم و نظرکردم ،
چشم مست توبود
بیچاره غلام که عاشق ،
بدمستی تو بود
غ..ر..آ
[ شنبه 97/5/13 ] [ 10:51 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]