با توتنها خوش است این دلم ، ای همه کس
با توتنها خوش است این دلم ،
ای همه کس
ناکسان رفتن و ،
توماندی همه کس
گرخزان دید و درخت ،
برگ بریخت زیرپای
من به امید بهار توماندم ،
همه کس
گرکشیدن همه برگها را رنگ ،
زآن خون دل ما
زین گزرکرده چراغان غلام ،
یار بیا
رفع شود پریشانی عشاق ،
زآن همه درد
دل به آن سلسله زلف تو بستن ،
بیا
گرچه هر روز رود خورشید ،
از سرکوه
بسرزلف توبستن نور ،
خورشید عالم بیا
غ..ر..آ
[ جمعه 97/9/2 ] [ 10:51 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]