دل خوش کنم به آن ، پیک آشنا ... نگاهش فتنه کرد ، درچشم ما
دل خوش کنم به آن ،
پیک آشنا
نگاهش فتنه کرد ،
درچشم ما
پرازآهنگ یک حسِ ،
یک صدا
نگاهم دامن کشان ،
رفت سوی صدا
پرید مرغ دل ،
سویش به پرواز
فرودآمد درمیخانه ،
با ساز
زبانش آشنا با دل ،
آن بیگانه مردم
شررافکند دوچشمش ،
در دل ما
مرو! بگذارغلام ،
مست تو باشد
طبیبش توحبیبش تو ،
و بیمارتوباشد
غ..ر..آ
[ چهارشنبه 97/9/14 ] [ 8:33 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]