آمد به سراغم باز ، ریزد به تنم آتش
آمد به سراغم باز ،
ریزد به تنم آتش
بی مطرب ومِی? آمد ،
ریخت برتنم آتش
با آن طرب نازش ،
بتخانه زدم آتش
ای ماه ! توشاهد باش ،
ازفتنه چشمش. میخانه بهم ریخته
تنها دراین عالم ،
درمن طرب ریخته
ازگرمی لبان لاله رنگش ،
شعروغزلم بهم ریخته
اُفتد اگربه چنگ گیسو ،
با مستی او غلام بهم ریخته
غ..ر..آ
[ جمعه 97/10/14 ] [ 9:35 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]