میسوزم درشرار تو ، وه چه شیرین است
میسوزم درشرار تو ،
وه چه شیرین است
میگریم درخیال تو ،
وچه شیرین است
خوشم که وصل توام ،
بهشت اینجاست
درعشق بی زوال تو ،
بهشت پیداست
چه گویمت که جزاین عشق ،
مرا دیگری نیست
نگسستم زکمان تو ،
مرا خیال دیگری نیست
ازکمان توجست شرار ،
بجان غلام !
درفریاد های غزلم ،
بجزتوکس نیست
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 97/11/4 ] [ 8:9 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]