دست مهتاب که دیشب ، گل میریخت.... به تن ساقه شبنم گل ، رک حیا
دست مهتاب که دیشب ،
گل میریخت....
به تن ساقه شبنم گل ،
رک حیات میریخت.....
مثل آئینه ی شب ،
بی قراری می کند.....
مثل عاشق تا سحر ،
بی قراری می کند.....
قاصد باد میبرد ،
بوی شب بو را کجا.....
می کشانی نگاهم را ،
تا کجا.....
میکشد پرنگاهم ،
دنبال تو.....
مثل آهومی نهد پای ،
غلام در دام تو.....
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 98/2/12 ] [ 7:36 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]