میی که ورزمیدهد.روح مرا ، به دست توست ...
میی که ورزمیدهد.روح مرا ،
به دست توست ...
دوای دل شکسته ام ،
به دست توست ...
به باد مده گیسو ،
پریشان مکن مرا ...
که دست التجابم ،
بسوی توست...
ببین چشم بیمارمرا ،
که درانتظارخسته است...
به طعنه بگوساقی ، ؟
که جای تازیانه توست
به وعد گاه کاروان رسید ،
رفیق ...
به شورنغمه گریه کند غلام ،
همانجا خانه ی توست
غ..ر..آ
[ شنبه 98/2/21 ] [ 12:4 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]