مهر تو پای بند ، وفایش کرد دل را ... خالی از هوس و ، رهایش کر
مهر تو پای بند ،
وفایش کرد دل را ...
خالی از هوس و ،
رهایش کرد دل را ...
قلبم بتپید و ،
عاشق شد ...
در بند تو گشت و ،
ازغیر رهایش کر دل را ...
دانم که توآگهی و ،
اسرار عشقی ...
تنها تو آگهی ،
چون خدای عشقی ...
اسرارخطایم را ،
به عشق تو پنهان کردم ...
دانم که توبخشیدی ،
حقاکه خدای عشقی ...
غ..ر..آ
[ جمعه 98/11/4 ] [ 7:36 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]