سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خدا نکند قرنطینه باشم ، بهارنزدیک و حسد میبرم ... کنارپنجره ای

 خدا نکند قرنطینه باشم ،

بهارنزدیک و حسد میبرم ...

کنارپنجره ایستاده ام ،

به عطربهارحسد میبرم ...

به عطرگل وترانه های گنجکها ،

حسد میبرم ...

به پرندهای قفسی که عادت کردن ،

حسد میبرم ...

می گشود چشمانم را ،

باران نقرای فام ...

من به آن شرشر ناودان ،

حسد میبرم ...

هرصبح به امواج خنده خورشید ،

حسد میبرم ...

چه دلکش می دوید ،

نسیم ازکوچه ...

من به آن سرود نسیم وباد ،

حسد میبرم ...

سرانجام میرسد بهار ،

خدا نکند قرنطینه باشم ...

وگرنه به قاصدکهای بهاری ،

حسد میبرم ...

غ..ر..آ



[ شنبه 98/12/17 ] [ 7:59 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 112
کل بازدیدها: 362816