خانه خرابم نکن ، سوئ تو باز آمدم ... آخ جوابم نکن ؟، ماندام
خانه خرابم نکن ،
سوئ تو باز آمدم ...
آخ جوابم نکن ؟،
ماندام ازهردر وبازآمدم ...
یارمرا ببخشا ،
باردگر آمدم ...
هی خطابت کنم ،
تاکه ببخشی مرا ...
هستی من قطره اشک و ،
اشک است ای خدا ...
رحم براین چشم بکن ،
بار دگربازمرا ...
عاری نیم پیش چشم همه ،
ازعاشقی ...
سوخته ام نزد خلق ،
توهم بسوزان مرا ...
عاری زهرنقابم ،
اشک چشمم ببین ...
نزد مردم شهر ،
اینقدرعذاب نکن مرا ...
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 99/2/11 ] [ 12:30 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]