توآئینه ی منی و ، دوستت دارم ... باچشم خودت میبینم و ، چشم
توآئینه ی منی و ،
دوستت دارم ...
باچشم خودت میبینم و ،
چشمانت را دوست دارم ...
همچون عقاب بالا می پری ،
هنگام باد وباران ...
من آن شکوه وغرورت را ،
دوست دارم ...
این جمله چرا کناه شود؟ ،
آن دل عاشقت را دوست دارم ...
باورکن روزشمارم ،
شدی هر روز ...
ازابتدای دیدنت هرروز ،
برتقویم نوشتم دوست دارم ...
امروز را به حساب ،
روزهای دگر مگذار ...
بیشترازهرروز ،
طوفانی کردی ساحل دلم ببین ...
درهوای طوفانی ،
پیچش زلفت را دوست دارم ...
غ..ر..آ
[ چهارشنبه 99/5/1 ] [ 9:32 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]