ببین با دل دیوانه ام ، چه کردی ... همان دیوانه ات بودم ، ت
ببین با دل دیوانه ام ،
چه کردی ...
همان دیوانه ات بودم ،
توبامن چه کردی ...
من آسوده عادت کرده بودم ،
درپلیه ام ...
چوپروانه گشتم ،
توبابال وپرم چه کردی ...
من ازچشم تو ،
خمار ومستم هنوز ...
ببین با دل عاشقم ...
چه کردی ...
مگرشانه ام ،
لایق تکیه دادن نبود ؟ ...
ببین شانه هایم فروریخت و ،
توبا من چه کردی ...
توخود خسته کردی و ،
بافتنه رفتی ...
توبا خانه ی مهربانی ،
چه کردی ...
غ..ر..آ
[ دوشنبه 99/6/31 ] [ 11:51 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]