من به خورشید رو زدم ، بیدارشوی ... بایدآن زرباف را ، برتن شو
من به خورشید رو زدم ،
بیدارشوی ...
بایدآن زرباف را ،
برتن شوی ؟ ...
صبح زیبا را ،
توزیبا کرده ای ...
لحن لب را ،
توزیبا کرده ای ...
پرشدازنوای لبت ،
طنین آرام درقلبم ...
بندبندم را ،
توخورشید شو ...
که باگرمای دستانت ،
آرام گیرد قلبم ...
غ..ر..آ
صبح زیبا را ،
توزیبا کرده ای ...
لحن لب را ،
توزیبا کرده ای ...
پرشدازنوای لبت ،
طنین آرام درقلبم ...
بندبندم را ،
توخورشید شو ...
که باگرمای دستانت ،
آرام گیرد قلبم ...
غ..ر..آ
[ سه شنبه 99/10/16 ] [ 9:11 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]