قلم بردست بردم تا نویسم ؛ هجوم واژه ها را ... نه تسکین میدهد ا
قلم بردست بردم تا نویسم ؛
هجوم واژه ها را ...
نه تسکین میدهد اصطراب را ،
نه دارو میشود حالم را ...
پرِپرواز میگیرد تا افکارم ،
سرریزمیکند افکارم را ...
همش باخنده پوشاندم ،
همه زخم زبانها را ...
عذاب ودل شکستن بود ،
ازاین تقدیر سهم من ...
که دراطرافم دیدم ،
لاپوشی کردن حقم را ...
هجوم واژه ها دست بردار! ،
مکن مجنون افکارم را ...
غ..ر..آ
[ شنبه 99/11/4 ] [ 9:41 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]