منکه مهمان توام ، یک بوسه مهمانم کن ... می تپد درسینه ام مرغ د
منکه مهمان توام ،
یک بوسه مهمانم کن ...
می تپد درسینه ام مرغ دل ،
مرغ دل راازقفس آزاد کن ...
درمیان گیسوانت ،
جابده دست مرا ...
درمیان خرمن گیسوی شب ،
پنهان کن مرا ...
باشراب فرداعلای لبت ،
کم کَمَک بابوسه حیرانم کن ...
ماه اسفند است و ،
گرمای دستت دلپذیر ...
گرمی شبهای تیر را ،
بالبت تعبیرکن ...
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 99/12/7 ] [ 2:47 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]