امروزکه ازآهنگ صدایت ، سرمست ومستم ... بگذاربخوانم بیت وغزلت ر
امروزکه ازآهنگ صدایت ،
سرمست ومستم ...
بگذاربخوانم بیت وغزلت را ،
تا هستم ومستم ...
ازنرگس چشمت بگویم ،
یاگیسوی رهایت ...
بگذاربگویم که ازنرگس چشمت ،
مستِ مستم ...
کُشت آن نگاهت مرا و ،
شرربه جانم انداخت ...
با این تن تبداربمیران مرا و ،
بنویس که ازعشق تو رفتم ...
غ..ر..آ
[ یکشنبه 99/12/17 ] [ 10:19 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]